حکایت ملا نصر الدین 1(خر فروشی ملا)

 

 

روزی ملا خری را به بازار برد که بفروشد. هر مشتری که برایش میرسید، اگر از جلو میامد خردهانش را باز میکرد که دندان بگیرد و اگر از عقب میامد لگد میزد . شخصی به ملا گفت: با این وضع کسی خر را نخواهد خرید. ملا گفت: مقصد من هم فروش آن نیست فقط میخواهم مردم بداند که من از دست این حیوان چی میکشم!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:,ساعت 22:5 توسط یاشار درخشان و امیر حسین باحجب| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com